songilgook Interview

سلام دوستان خوبید امروز میخوام در مورد سونگ هست واسه تون بزارم دوستان

ذکرمنبع:وب مهسا جونم

دوستان ترجمه رو فریماه جون زحمتشو کشیده که عالی بود ممنونم عزیزم 

 

Q. Was it a hard decision to take part in the variety show

A. I really sat on the idea. My wife strongly opposed it. Now I’m glad that I decided to do this and my wife now supports it greatly as well. On her end, it’s like getting a vacation every three weeks. The best thing is that I can do lots of things with my children. It’s more difficult than you can imagine carrying three children around. I feel like I could even survive an adventure in the Amazon jungle if I had only one kid. I’m so delighted that I can have some special moments with my children through the program. It allows my children and me to build some good memories

Didn’t you worry about your children being exposed to the public

Of course I worried. If they were at an age when they would realize they were on TV, I wouldn’t have decided to do it. Fortunately, the children are about 30 months old and they don’t acknowledge such an idea yet.

I was worried if the children would be under a lot of stress. But, once the filming started, such worries disappeared

How much time do you spend with your children besides filming the program

On weekdays, we get help from a babysitter. I try to do my best to stay with the children when not working. If there’s nothing special scheduled, I spend weekends with the kids. Before they turned 1, my wife admitted that I did most of the childcare

Don’t the kids look for their mom during filming

Fortunately no. I’m not lying, but I think the children like me more than their mom because I try to brainwash them [by making them repeat they like me more]. Also, their mom is a full-time worker and my schedule [is more flexible than hers]

Did you really mean it when you said you could raise them to become celebrities

I meant to say that I want to support my children’s decisions. It doesn’t matter what career paths they choose, I just want them to be healthy

Don’t you want a daughter

I really do. When I first got married, I really dreaded having a boy because I was scared the kid would be just like me. I was a mess in my 20s and early 30s, and I don’t even want to remember those times

How do you feel about being looked at as a very sweet father figure

I have formed a better public image. I tried looking for comments about myself online, and I didn’t really have a very good reputation. I didn’t know that my public image was so bad in the past. I might have lost some charm from the characters I played in previous dramas, but I’m think I’m earning something better now

ترجمه

Q:تصمیم برای شرکت تو برنامه ای که پخشهای متعدد داره سخت بود؟

من واقعا خیلی راجع بهش فکر کردم. همسرم به شدت مخالف اون بود. الان من خوشحالم که تصمیم گرفتم این کارو انجام بدم و همسرم هم الان کاملا از این تصمیم حمایت میکنه. در واقع برای اون مثل اینه که هر سه هفته یکبار به تعطیلات میره. بهترین بخش این قضیه اینه که من میتونم فعالیت های زیادی رو با بچه هام انجام بدم.

بیرون بردن سه تا بچه و چرخوندنشون سخت تر از اونیه که شما حتی بتونید تصورشو بکنید. من فکر میکنم الان انقدر شجاع و جسور شدم که میتونم اگه فقط یه بچه داشته باشم حتی تو جنگلهای آمازون هم زنده بمونم. من واقعا از اینکه میتونم در طول این برنامه لحظات خاصی رو با بچه هام بگذرونم لذت میبرم. این برنامه به من و بچه هام این امکان رو میده که خاطرات خوبی رو با هم بسازیم.

Q:نگران این نبودید که بچه هاتون در معرض دید عموم قرار بگیرن؟

البته که نگران بودم. اگه اونا تو سنی بودن که میفهمیدن توی تلویزیون هستن من حتما تصمیم میگرفتم که این کار انجام نشه. خوشبختانه بچه ها حدودا ۳۰ماهه هستن و هنوز این چیزها رو متوجه نمیشن. 

من نگران این بودم که نکنه بچه ها تحت استرس زیادی قرار بگیرن اما وقتی برنامه شروع شد نگرانی ها از بین رفت.

Q:برای هر بار فیلمبرداری این برنامه چه مدتی رو در کنار بچه ها سپری میکنید؟

در روزهای کاری هفته ما از یه پرستار بچه کمک میگیریم. من زمانی که سر کاری نباشم تلاش میکنم تا به بهترین نحو در کنار بچه ها بمونم. اگه برنامه خاصی نداشته باشم کل آخر هفته ها رو باهاشون هستم. همسرم اقرار میکنه که تا قبل از یک سالگیشون بیشترین مراقبت رو من از بچه ها انجام دادم.

Q:بچه ها در طول فیلمبرداری سراغ مادرشون رو نمیگیرن؟

خوشبختانه نه. نمیخوام دروغ بگم اما من فکر میکنم بچه ها من رو بیشتر از مادرشون دوست دارن. به خاطر اینکه من اونا رو شستشوی مغزی دادم. اینطوری که مجبورشون میکنم مرتب تکرار کنن که من رو بیشتر دوست دارن. از طرف دیگه مادرشون یه کارمند تمام وقته در حالیکه برنامه کاری من انعطاف پذیرتره.

Q:شما جدی گفتید که میخواهید بچه ها رو طوری بزرگ کنید که اشخاص مشهوری بشن؟

چیزی که من توی اون جدی هستم اینه که میخوام از تصمیمات بچه هام حمایت کنم. این مهم نیست که اونا چه مسیر شغلی رو انتخاب کنن. من فقط میخوام که اونا در سلامت باشن.

Q:فرزند دختر نمیخواهید؟

من واقعا میخوام. اوایل ازدواجم من واقعا از اینکه پسردار بشم وحشت داشتم. برای اینکه میترسیدم بچه شبیه من بشه. من کل دهه بیست زندگیم تا اوایل دهه سی آدم آشفته و نامرتبی بودم و حتی نمیخوام اون دوران رو یادآوری کنم.

Q:چه احساسی دارین از اینکه شما رو بعنوان یه پدر خیلی شیرین و دوست داشتنی میشناسن؟

من الان تصور عمومی بهتری شکل داده ام. من سعی میکنم نظراتی که راجع به خودم در اینترنت هست رو جستجو و بررسی کنم. من واقعا اعتبار و شهرت خیلی خوبی نداشتم. من نمیدونستم تصور عموم از من تا این حد در گذشته بد بوده. شاید من بخشی از جذابیتم رو به خاطر شخصیت هایی که در درام های قبلیم بازی کردم از دست دادم. اما فکر میکنم الان چیزهای بهتری رو دارم بدست میارم.